loading...

[ My Little Land ]

بازدید : 494
شنبه 30 آبان 1399 زمان : 10:38

بازدید : 527
شنبه 30 آبان 1399 زمان : 10:38

بازدید : 417
پنجشنبه 28 آبان 1399 زمان : 18:37

دیروز خاله زنگ زد گفت آخر این هفته عروسی نرگسه:|
مامان پوکر من از مامان پوکر تر. البته مامان خوشحاله بهرحال ولی با عروسی تو این موقعیت اصلا موافق نیست. منم خبره شده بودم به گلای قالی و با خودم میگفتم چطور آمار فوتی‌های هر روز رو میبینن، میشنون و باز تصمیم به عروسی گرفتن شدن. کل دعوتی‌ها با بزرگ و کوچیک و مرد و زن 30 نفره. تو بگو دو نفر! قراره تو یه باغی بگیرن که سرباز باشه و فلان. با رعایت پروتکل‌های بهداشتی و از صرف شیرینی و شام هم خبری نیست. یعنی ما تصمیم گرفتیم که از خودمون پذیرایی نکنیم و موقع شام که شد بگیم غذای مارو بریزین تو قابلمه بدین بریم 😐😂
دیروز با مامان رفتیم بیرون رنگ مو و یه سری مواد آرایشی بگیریم. من به مامان گفتم به شرطی موهاتو رنگ میکنم که اضافه‌ی رنگو من بذارم رو موهام 😌😌😌و مامان گفت باشه 👌عاغا رفتیم و مامان پیشنهاد داد مژه مصنوعی هم بردارم😐👌و خب خیلی اصولی گفت چون ما با ماسکی که میزنیم فقط باید یک دومِ بالایی رو تغییر دکوراسیون بدیم😐🐛
خلاصه که من برای اولین بار در عمرم رو سر مامان رنگ گذاشتم و خب چون بدون دکلره بود رنگش کم شد. و چون موهای خودم حنا دا‌شت رنگ اون چنانی نگرفت 😐و من دچار صدمه‌ی روحی شدم😐💔
میخوام لباس بلند صووورتی رنگِ دلبرمو بپوشم😌مشتاقانه منتظرم
+‌اید اصلا قضیه فرق کنه و ما فقط با ماشین نرگس رو رد کنیم بره خونشون. و شاید هیچ دورهمی‌نباشه. و تنها مزیتش برای ما میتونه این باشه که بعد از مدتها یکم به خودمون برسیم و شاد باشیم و البته بلوط هم باشه :)

به بچه ها گفتن، از بچه ها شنیدن 1 فصل 6
بازدید : 536
چهارشنبه 27 آبان 1399 زمان : 3:37

یه سمی‌در حال تولید و ترشحه که ملت مراسمای مهمشونو میخوان بندازن 9/9/99😐😐😐به عنوان مثال نرگس میخواد اون موقع عروسی بگیره. حتی به سر بلوط زده بود اون موقع محرم بشن😐😐😐کاش منم چتری‌هامو اون موقع کوتاه میکردم....

گرخدابخواهدخارهم گل میدهد،ناممکن ممکن میشود.
بازدید : 489
دوشنبه 25 آبان 1399 زمان : 11:38

بازدید : 584
شنبه 23 آبان 1399 زمان : 22:37

دیروز و روز قبل ترش دوتا فیلم دیدم به نام‌های قصر شیرین و حکایت دریا ​​​​​​.... این دوتا فیلم نه تنها پایان بازی داشتن، بلکه وسط باز هم داشتن😐😐😐ینی عملا من نفهمیدم چی شد. حکایت دریا که دیگه مدال طلای پایان بازی رو از آنِ خودش کرد 😐😐😐همینقدر یهویی تموم شد که من بعد از اینکه تمومش کردم حجمش رو دیدم که چقدر بابت این فیلم نت مصرف کردم😐😐😐قصر شیرین هم که دیگه نائب قهرمان شد😐😐😐بابا بسه... نسازین فیلم خب. بعد من موندم رویت نونهالی با این همه سابقه در بازیگری و فلان چرا نقشش انقد تو‌هاله‌‌‌ای ابهام بود؟؟؟؟ کلا 30 ثانیه تو فیلم نبود😐😐😐😐😐😐وای سرم....


برچسب‌ها:
کلاکت
+ تاریخ | جمعه بیست و سوم آبان ۱۳۹۹ساعت | 19:10 نویسنده | ستاره دریایی |


اضطراب از نوع خوب
برچسب ها
بازدید : 743
شنبه 16 آبان 1399 زمان : 23:37

اگه این روزا کم مینویسم و از ماجراهای شیفتم یا بنفشه پست نمیذارم و از تصمیماتم نمینویسم دلیل دارم. درمورد روزانه نوشته‌هام، خب راستش قلمم حوصله‌ی نوشتن جزئیات و آب و تاب دادن رو نداره و این اصلا به بی انگیزگیم یا اینکه رشته‌ی دلخواهم قبول نشدم و شکست خوردم ربطی نداره، فقط میخوام یه مدت اگه چیزی هم قراره ثبت بشه، تو ذهنم ثبت بشه
و درمورد اینکه از تصمیماتم نمینویسم و نگفتم که قراره چیکار کنم، اونم میخوام تو ذهنم بمونه و مرور کنم. وقتی توی ذهنمه مدام بهش فکر میکنم، راه‌های مختلفشو تو ذهنم پیش میبرم و جوانب رو میسنجم و از زوایای مختف بهش نگاه میکنم اما وقتی مینویسم انگار فقط مینویسم و اجازه میدم با نوشتنم همه چیز تو همون مرحله بمونه and stay in there!


برچسب‌ها:
تصمیمات
+ تاریخ | جمعه شانزدهم آبان ۱۳۹۹ساعت | 10:39 نویسنده | ستاره دریایی |


یک عدد دیوانه!

تعداد صفحات : 1

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی