همین نیم ساعت پیش سه تا تایم برای اعلام آمادگی حضور تو پایگاه رو بهمون دادن.
حالا... منِ خنگو بگوهمش تو ذهنم چهار فکر میکردم ما چهار تا گروه 4 نفره ایم...بعد با خودم فکر میکنم ما که چهار تا گروهیم، مربی هم سه تا تایم داده. تکلیف اون یه گروه چی میشه 🤔🤔🤔🤔میتونن با بقیه بیان؟! سوال پرسیدم، مربی گفت نه همزمان نمیشه و کیفیت آموزش میاد پایین. باز چند دقیقه بعد همهی اعضای گروه تایمهاشونو نوشتن و من گفتم وااای یا خدا تایم باقی نموند برا گروه ما که😐😐😐بنفشه هم که پیام دادم سین نکرده هنوز... بعد نگو یکی از هم تیمیهامون 27 ام رو اعلام کرده... ولی خب من چون فکر میکردم 4 تا گروهیم و از طرفی بجز بنفشه هم تیمیهامو نمیشناسم خنگ بازی در اوردم😐😐😐
+به بلوط گفتم سرم و نیدل داری میای بیار! اوکی شد...! بلوط 26ام میاد و کلاس ما 27 ام... احتمال میدم بلوط هم بیاد پایگاه... و فقط امیدوارم گننند نزنم و خنگ بازی جدیدی به خودم اضافه نکنم😐😐😐و خیلی شاخ طور کارامو انجام بدم و همه روم حساب باز کنن و سرگروه بشم😐👌😐👌😐👌
آیا من آدم پرتوقعیم؟! 😐😂😂😂
+باید برم یکم درمورد چطور در یک گروه عملکرد خوبی داشته باشیم و نفر اول گروه شویم و در چشم باشیم مقالهای چیزی بخونم. I hope Google has this article😐👌
برچسبها:
1903 ختم خوانی(پدر) اشعار